خوب، بد، جلف سکانس صحبت حمید فرخنژاد و آزاده صمدی درباره قتل حمید
در این سکانس خوب، بد، جلف سرگرد شادمان (حمید فرخنژاد) که دریکی از پروندهها با جسد فردی به نام محمود معتضدی در کنار رودخانه مواجه میشوند. روی دست او علامتی خالکوبی شده حکم مخفف اسم حسام و کمال و محمود و نماد این باند است، محمود معتضدی به یک باشگاه سوارکاری به نام یوزپلنگ رفتوآمد […]