سکانس پایانی فیلم گوزنها و مرگ بهروز وثوقی و فرامرز قریبیان

فیلم گوزن ها

اطلاعات فیلم فیلم گوزن ها

(The Deer,1974)

مرد تحت تعقیبی به نام قدرت، پس از سرقت مسلحانه از بانک ، خود را به دوستش سید رسول می‌رساند. سید مردی معتاد است و دوست دخترش فاطمه بازیگر تماشاخانه است. سید که مردی زبون است ، با کمک معنوی قدرت به خودش می‌آید… ابتدا در مقابل مزاحم فاطمه و سپس صاحب خانه می‌ایستد و سپس هروئین فروشی را که او را به اعتیاد کشانده از پا در می‌آورد. پلیس رد قدرت را در خانه سید می‌یابد و هر دو به دست پلیس کشته می‌شوند.

گوزنها یکی از ستایش‌شده‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است که نامش را می‌توان در فهرست ۱۰ فیلم برتر ایرانی اغلب منتقدان و کارشناسان این سینما یافت. فیلمی که بسیاری از سینمادوستان ۳-۲ نسل این مملکت و جوانان و حتی خانواده‌ها، آن را از طرق گوناگون دیده‌اند و برخی بازی‌ها و صحنه‌ها و حتی دیالوگ‌هایش هنوز در خاطره‌شان مانده است. گوزنها یکی از پر سر و صداترین و پرحاشیه‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است که علیرغم بحث و جدال‌های فراوان به دلیل بازتاب‌های سیاسی و فضای بسته نیمه اول دهه ۵۰ ،‌ کمترین نمود مطبوعاتی و رسانه‌ای را همراه داشت. اما پس از انقلاب و نمایش نسخه بدون سانسور آن، ستایش‌های فراوانی نثارش شد.

چرا باید سکانس فیلم گوزن ها دید

گوزنها حیواناتی هستند که در کودکی و نوجوانی شاخ ندارند و بسیار زشت و بد فرم هستند اما وقتی به سنین بزرگسالی میرسند همزمان با روییدن شاخ های بزرگ و پیچ در پیچ بر روی سرشان بسیار زیبا و خوش اندام میشوند و این زیبایی که با روییدن شاخهای گوزن همزمان است درست وقتی اتفاق می افتد که گوزن به دوره بزرگسالی و بلوغ کامل رسیده است…اما این دوره خطرناکترین دوران زندگی گوزنهاست چون به خاطر داشتن شاخ های بلند دیگد امکان اختفا برای انها وجود ندارد و حتی وقتی در بیشه ها مخفی میشوند شاخ های بلندشان از بیشه ها و بوته ها بیرون است به همین علت شکارچیان به راحتی با دیدن شاخهای گوزن محل دقیق سر گوزن یا قلب حیوان را تخمین زده شلیک میکنند